![]() |
پرترهی زین العابدین کاظمی (عبدی) اثر حجت کسرائیان [بخشی از اثر] |
میخواهم بلبلان گلو بریده را گرد آرم
و از نسیم گلویشان برای تو آوازی برآرم
ماه مچاله!یی که عاشقان به وصلت رسیده
فراموشت کردهاند
ای خون سرد مباح شده در باجهها
خونی که به قدر چشم پرندهای در قلبم ماندهای
ساعت مؤمین در آفتاب بهاری آب شد
و تو بیرون زمان ماندهای
بلبلان کپک زده در رویاهای بهاری آواز میخوانند
و در غبار فرو میپاشند
باران
زنگولههای سپید را در گردن آسمان
برهم میکوبد
و ماه زنگ زده
خون رنگ در شعرم فرو میریزد.