شعر وصیت نامه‌ی حسین اقدامی (صدرایی)

برهنه پای بر تیغ
برهنه تن در آتش
قد افراخته از آزمون سرخ می‌گذرم
و سرنوشت
نه پیشاپیش من
که چون سگی رانده
به دنبالم می‌دود.
سبکبال می‌گذرم
سراپا همه خونشعله
بر آتش و تیغ
با قلبی آکنده از امید
بهاران
و کول پشته‌ای
سرشار از فریاد و رنج
رنج، رنج
رنج‌های تلخ مردم سرزمینم
که فرداهای آبستن را می‌زایاند،
و فریاد، فریاد
فریادهای سرخ رفیقانم
که فلق را خونرنگ می‌کند.
می‌گذرم
بر تافته و عاشق
با تیری در قلب
تیری در گلو
و پرنده‌ی کوچکی در دهان
که با هزاران لهجه
برای پیروزی مردم
نغمه می‌خواند.